گروه ورزش/شهرآرانیوز، ورزش قبل از اینکه رنگوبوی حرفهای بگیرد و مادیات حرف اول و آخر آن را بزند، سالیان دراز با عشق و همت آدمهایی زنده بود که بیمنت خادم ورزش بودند. این ستون میکوشد دوشنبه هر هفته یکی از این حامیان بینامونشان را معرفی کند؛ باشد که پاسداشتی اندک در قبال کارهای بزرگ آنان باشد.
نام و نامخانوادگی: جهانگیر زندهدل
سال تولد: ۲۸ آبان ۱۳۲۱
سال فوت: ۲۵ اسفند ۱۳۹۶
محله زندگی: ششصد دستگاه
حامی تیم فوتبال ابومسلم مشهد
انگار همین دیروز بود که دفترودستَکش را جمع کرد و توی کیفش گذاشت؛ کیفی که همیشه همراهش بود. سرپرست ابدی، به دیار ابدی شتافت و هنوز هم باور فوتبالدوستان مشهدی نیست که «جهان» به پایان رسیده باشد. سرپرست همیشگی مشکیهای دوستداشتنی مشهد در دهه۷۰ خودش پابهتوپ بود و در سالهای بازنشستگی تمام تکاپویش برای فوتبال بود. از بانک صادرات و بعدتر از سازمان خاکشناسی بیرون آمد! شاید بهخاطر فوتبال، بهخاطر گرفتاریها و برووبیاهای فوتبال.
خیلیها فوتبال را بهخاطر مشغلههای کاری رها کردند؛ اما جهانگیرخان، کار را برای فوتبال کنار گذاشت. سرپرستی و مدیریت در تیم ابومسلم مشهد، افتخاری بود که تا لحظه آخر همراهش بود. اصلا پلاک افتخاری که چند ماه قبل از فوتش بههمت شهرداری مشهد، به نامش زدند، سندی بر یک عمر فعالیت ورزشی در باشگاه ابومسلم بود. جانگیر زندهدل حامی تیم ابومسلم بود، اما بیشتر مدیر و سرپرست و همهکاره باشگاه بود. همیشه یک دفتر یادداشت همراهش داشت که خاطراتش را مینوشت. خاطرات یک عمر زندگی در کنار فوتبال و برای فوتبال. توی سرما و گرما، در بحران و سختی، همیشه کنار ابومسلم بود.
این اواخر جانش برای ابومسلم میسوخت. بعد از نابودی باشگاه همیشه مشکی شهر، دلش لرزید و دیگر به روزگار رنگ خوشی ندید. ۴ سال تحمل بیماری چیزی نبود که فقط جسم جهانگیرخان را بیازارد. بیشتر از جسمش، روحش از بیمهریها و پایان ابومسلم آزرده بود. آغاز قصه جهان برای فوتبالدوستان این شهر از همان روزهایی بود که با ابومسلم به فوتبال خو گرفتند و پایانش هم آغاز غصه نسلی بود که جهانگیر زندهدل را دیدند یا اگر ندیدند، تأثیرش بر فوتبال این شهر و به ویژه ابومسلم را از اعماق وجودشان احساس کردند. روی سنگ قبر جهانگیر زندهدل که در قطعه نامآوران بهشت رضا مشهد است، نوشته است: آغاز قصه او ۲۸آبان ۱۳۲۱ و آغاز غصه ما ۲۵اسفند۱۳۹۶.